کد مطلب:43120
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:35
تفسير خطبه نودودو كه درباره درخواست مردم از علي (ع) براي بيعت با وي و پاسخ منفي آن امام, ايراد شده, چيست؟
[مرا رها كنيد و به ديگري التماس كنيد, زيرا ما به استقبال امري ميرويم كه جنبهها و رنگهائي دارد و دلها بر آن تاب نياورد و عقول بر آن ثبات نميدارد. آفاق فضاي آينده را ابر فرا گرفته و راه راست مُشَوَّه و ناشناخته است.]
با طوفانهائي كه در پيش داريم و با عشقي كه من به عدالت دارم, شما تحمّل زمامداري مرا نخواهيد داشت, برويد براي خودتان زمامداري غير از من پيدا كنيد.
تقسيم مساوي بيتالمال جنجالها برپا خواهد كرد و من نميتوانم در تقسيم آن, در موارد لزوم تساوي, ميان افراد فرقي بگذارم, همانگونه كه رسول اللّه عمل فرموده است. او مجتهد نبود كه احتمال خطا در نظر و در كارش وجود داشته باشد, همه نظرات و اعمال و سخنانش [بجز آنچه از طرف خدا مربوط به تشخيص خود او بوده است] يا مستقيماً مستند به وحي بوده است و يا بطور غير مستقيم
«وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الهَوَي ا إِِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُحي» النّجم/3و4 [او از هوي سخن نميگويد, سخن او نيست جز وحيي كه به او وحي شده است].
وقتي كه من از گفتار و كردار پيامبر اكرم با كمال صراحت و بدون احتمال نظر شخصي مشاهده كردهام و شنيدهام كه درباره بيتالمال, سياه و سفيد و عرب و عجم و برده و مالك و مردم حقير نما و چشمگير فرقي با يكديگر ندارند, با اينحال چگونه ميان آنان تفاوت بگذارم آيا با نظر بِرَوش بعضي از گذشتگان, ايجاد اين تسويه, طوفان در اجتماع براه نخواهد انداخت
شما برويد براي خودتان زمامداري غير از من پيدا كنيد.
«وأعْلَمُوا أَنِّي إِنْ أَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ مَا أَعْلَمُ, وَلَمْ أُصْغِ إِلَي قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ»
[و بدانيد قطعاً من اگر پاسخ مثبت در اين امر بشما بدهم, طبق آنچه كه ميدانم با شما عمل خواهم كرد و به سخن هيچ گوينده و ملامت هيچ ملامتگري گوش فرا نخواهم داد.]
من حقيقت را از شما نگرفتهام كه تابع مطلق شما باشم.
اين جمله را به خليل بن احمد دانشمند بسيار معروف در علم و زهد و تقوي نسبت دادهاند كه درباره اميرالمومنين گفته است:
[احتياج همه به او و بي نيازي او از همه اثبات ميكند كه اوست امام همه در همه امور.]
روسو در كتاب قرار داد اجتماعي در توصيف قانونگزار [كه شامل زمامدار نيز ميباشد] چنين ميگويد: كه «سعادت او نبايد مربوط به جامعه باشد يعني نبايد در سعادت احتياجي به جامعه داشته باشد. ولي بايد حاضر شود به سعادت جامعه كمك كند» خلاصه, آن تملّقها و چاپلوسيها و فرياد واانسانا زدنها كه بعنوان سيره دائمي قدرت طلبان وسلطه جويان تاريخ بوده است بهيچ وجه براي عليّ بن ابيطالب معنائي ندارد. او خود را مديون جامعه ميبيند كه اصلاحشان كند و عدالت را برپاي بدارد نه اينكه براي حيات معقول الهي خود, نياز بگرفتن امضاء و تصديق از مردم داشته باشد.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 16
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.